An official website of the United States Government Here's how you know

Official websites use .gov

A .gov website belongs to an official government organization in the United States.

Secure .gov websites use HTTPS

A lock ( ) or https:// means you’ve safely connected to the .gov website. Share sensitive information only on official, secure websites.

کاخ سفید
۲۶ مارس ۲۰۲۲

دژ پادشاهی در ورشو
ورشو، لهستان

ساعت ۶:۱۶ بعد از ظهر به وقت اروپای مرکزی

رئیس‌جمهوری: سپاسگزارم، سپاسگزارم، سپاسگزارم. خواهش می‌کنم اگر صندلی دارید بنشینید (خنده) اگر صندلی ندارید، بفرمایید روی صحنه بیایید.

از شما بسیار سپاسگزارم. حضور در این‌جا افتخار بزرگی است. آقای رئیس‌جمهوری، به من می‌گویند که شما همین جاها هستید. آها، شما آن‌جا هستید. سپاسگزارم آقای رئیس‌جمهوری.

«نهراسید!» این نخستین واژه‌هایی بود که در نخستین سخنرانی عمومی نخستین پاپ لهستانی پس از انتخابش در اکتبر ۱۹۷۸ بیان شد. آنها واژه‌هایی بودند که پاپ ژان پل دوم را تعریف می‌کردند. واژه‌هایی که جهان را تغییر می‌دادند.

ژان پل در نخستین سفر خود به خانه در کسوت پاپ در ماه ژوئن ۱۹۷۹ به این‌جا، یعنی به ورشو، این پیام را آورد. این پیامی درباره قدرت بود — قدرت ایمان، قدرت تاب‌آوری، و قدرت مردم.

در رویارویی با یک نظام حکومتی ظالمانه و بی‌رحمانه، این پیامی بود که ۳۰ سال پیش به پایان بخشیدن به سرکوبگری شوروی در سرزمین‌های مرکزی و شرقی اروپا کمک کرد. این پیامی بود که بر بی‌رحمی و وحشیگری این جنگ ناعادلانه چیرگی خواهد یافت.

زمانی که پاپ ژان پل در سال ۱۹۷۹ آن پیام را آورد، اتحاد جماهیر شوروی با مشت آهنین پشت یک پرده آهنین حکومت می‌کرد.

یک سال پس از آن، جنبش همبستگی در لهستان شکل گرفت. و همه ما در آمریکا و سراسر جهان از لخ والسا سپاسگزاریم، هرچند من می‌دانم که او نتوانسته است این‌جا باشد. (تشویق حاضران.)

این من را به یاد آن جمله فیلسوف کی یرکگور می‌اندازد: «ایمان در تاریکی بهتر می‌بیند.» و آنها لحظات تاریکی بودند.

ده سال بعد، اتحاد جماهیر شوروی فروپاشید و کمی پس از آن، لهستان و اروپای مرکزی و شرقی آزاد شدند. هیچ چیز درباره آن نبرد برای آزادی ساده یا آسان نبود. آن نبردی طولانی و دردناک بود که نه طی روزها و ماه‌ها، بلکه سال‌ها و دهه‌ها انجام شد.

اما ما بار دیگر در نبردی بزرگ برای آزادی حضور یافتیم: نبرد میان دموکراسی و خودکامگی، میان آزادی و سرکوبگری، میان یک نظم مبتنی بر قوانین و نظمی که بر اساس نیروی بی‌رحم اداره می‌شود.

در این نبرد ما باید هوشیار باشیم. در این نبرد نیز پیروزی طی روزها و ماه‌ها حاصل نخواهد شد. ما باید خودمان را برای نبرد طولانی فراروی‌مان نیرومند کنیم.

آقای رئیس‌جمهوری، آقای نخست‌وزیر، آقای شهردار، نمایندگان مجلس، میهمانان ارجمند، و مردم لهستان – و من گمان می‌کنم شماری از مردم اوکراین هم این‌جا هستند: ما — (تشویق حضار) — ما این‌جا در «دژ پادشاهی» این شهر، جایی که نه تنها در تاریخ اروپا بلکه در تکاپوی بی‌پایان بشر برای آزادی، از جایگاه مقدسی برخوردار است، گرد هم آمده‌ایم.

برای چندین نسل، هر گاه آزادی به چالش کشیده شد و چیرگی یافت، ورشو در همان جا ایستاده بود.

در حقیقت، این‌جا در ورشو بود که یک پناهجوی جوان که از کشور خود – یعنی چکسلواکی تحت سلطه شوروی – گریخته بود، به این‌جا آمد تا صحبت کند و در همبستگی با مخالفان بایستد.

نام او مادلین کوربل آلبرایت بود. او — (تشویق حضار) — او به یکی از سرسخت‌ترین حامیان دموکراسی در جهان تبدیل شد. او دوستی بود که با او خدمت کردم. او نخستین وزیر امور خارجه زن آمریکا بود. او سه روز پیش درگذشت.

او در تمام زندگی خود برای اصول اساسی دموکراتیک مبارزه کرد. و اکنون، در مبارزه همیشگی برای دموکراسی و آزادی، اوکراین و مردم آن در خطوط مقدم نبرد برای نجات ملت‌شان هستند.

و مقاومت شجاعانه آنها بخشی از یک مبارزه بزرگتر برای اصول اساسی دموکراتیک است؛ اصولی که همه مردم را متحد می‌کند: حاکمیت قانون؛ انتخابات آزاد و عادلانه؛ آزادی بیان، نگارش، و گردهمایی؛ آزادی عبادت به دلخواه؛ آزادی مطبوعات.

این اصول در یک جامعه آزاد ضروری هستند (تشویق حضار.) اما آنها همیشه — آنها همیشه مورد تهاجم قرار داشته‌اند. همواره با آنها مبارزه شده است. همه نسل‌ها مجبور بوده‌اند که دشمنان میرای دموکراسی را شکست دهند. این شیوه جهان است؛ چرا که همان‌گونه که می‌دانیم جهان کامل نیست. جهان جایی است که اشتها و جاه‌طلبی‌های گروهی انگشت‌شمار در پی سلطه بر زندگی و آزادی‌های بسیاری از مردم است.

پیام من به مردم اوکراین پیامی است که امروز به وزیر امور خارجه و وزیر دفاع اوکراین — که مطمئن هستم امشب این‌جا هستند، دادم: ما در کنار شما هستیم. همین و بس (تشویق حضار.)

جنگ امروز در کی‌یف و ماریوپل و خارکیف تازه‌ترین نبرد در یک مبارزه طولانی است: مجارستان ۱۹۵۶، لهستان ۱۹۵۶، و لهستان دوباره ۱۹۸۱، چکسلواکی ۱۹۶۸.

تانک‌های شوروی قیام‌های دموکراتیک را سرکوب کردند، اما مقاومت ادامه یافت تا این‌که سرانجام، در سال ۱۹۸۹، دیوار برلین و همه دیوارهای سلطه شوروی فروریختند. آنها فروریختند. و مردم پیروز شدند. (تشویق حضار)

اما نبرد برای دموکراسی نتوانست به سرانجام برسد و با پایان یافتن جنگ سرد نیز خاتمه نیافت.

در ۳۰ سال گذشته، نیروهای خودکامگی در سراسر جهان احیا شده‌اند. آنها ویژگی‌های آشنایی دارند: تحقیر حاکمیت قانون، تحقیر آزادی‌های دموکراتیک، و تحقیر نفس حقیقت.

روسیه امروز دموکراسی را خفه کرده است. تلاش کرده است که این کار را نه تنها در سرزمین خود، بلکه در نقاط دیگر نیز انجام دهد. روسیه با ادعای دروغین همبستگی قومی، کشورهای همسایه را باطل کرده [مورد تهاجم] قرار داده است.

پوتین با بی‌شرمی می‌گوید که در حال «نازی‌زدایی» اوکراین است. این دروغ است. این کاری پلید است. او این را می‌داند. و این ناپسند است.

رئیس‌جمهوری زلنسکی به شیوه‌ای دموکراتیک انتخاب شد. او یهودی است. خانواده پدری او در هولوکاست نازی‌ها نابود شدند. و پوتین، مانند همه خودکامگان قبل از خود، گستاخانه تصور می‌کند که قدرت، می‌تواند حق ایجاد کند.

در کشور خود من، یکی از رؤسای جمهوری پیشین به نام آبراهام لینکلن برای نجات اتحادمان در بحبوحه جنگ داخلی روحیه مخالفت را ابراز کرد. گفت: «بیایید ایمان داشته باشیم که حق، قدرت می‌بخشد.» «حق، قدرت ایجاد می‌کند.» (تشویق حضار)

امروز، بیایید بار دیگر به این ایمان بیاوریم. بیایید اراده کنیم تا نیروی دموکراسی‌ها را برای خنثی کردن نقشه‌های خودکامگی به کار بندیم. به یاد داشته باشیم که آزمون این لحظه، آزمون همه ادوار است.

کرملین می‌خواهد گسترش ناتو را به منزله یک پروژه امپریالیستی با هدف بی‌ثبات کردن روسیه جلوه دهد. این به هیچ وجه حقیقت ندارد. ناتو یک ائتلاف دفاعی است. ناتو هرگز به دنبال نابودی روسیه نبوده است.

ایالات متحده و ناتو پیش از بروز بحران کنونی، ماه‌ها برای جلوگیری از جنگ تلاش کردند تا با روسیه تعامل کنند. من شخصاً با او دیدار کردم و بارها با او گفت‌وگوی تلفنی داشتم.

ما بارها و بارها دیپلماسی واقعی و پیشنهادهای ملموسی را برای تقویت امنیت اروپا، افزایش شفافیت، و اعتمادسازی در همه طرف‌ها ارائه کردیم.

اما واکنش پوتین و روسیه به هر یک از این پیشنهادها، عدم علاقه به هرگونه مذاکره، و دروغ و اولتیماتوم بود. روسیه از همان آغاز به خشونت تمایل داشت.

من می‌دانم وقتی که ما مدام می‌گفتیم «آنها از مرز عبور خواهند کرد، آنها حمله خواهند کرد،» کسانی بودند که حرف من و ما را باور نمی‌کردند.

او بارها تصریح کرده بود: «ما هیچ تمایلی به جنگ نداریم.» او تضمین کرده بود که حرکتی انجام نخواهد داد.

او بارها گفته بود که به اوکراین حمله نخواهد کرد.

او به کرات می‌گفت که نیروهای روسی حاضر در امتداد مرز — همه ۱۸۰ هزار نفر آنها — برای «آموزش» آن جا بودند.

هیچ‌‌گونه توجیه یا تحریکی برای انتخاب جنگ توسط روسیه وجود ندارد. این نمونه‌ای از یکی از قدیمی‌ترین انگیزه‌های بشری است: استفاده از نیروی بی‌رحم و اطلاعات نادرست برای ارضای تمایل به قدرت و سلطه مطلق.

این چیزی کمتر از یک چالش مستقیم برای نظم بین‌المللی برقرار شده از زمان پایان جنگ جهانی دوم، نیست.

و تهدیدی برای بازگشت به دهه‌ها جنگی است که پیش از برقراری نظم مبتنی بر قوانین بین‌المللی اروپا را ویران کرده بود. ما نمی‌توانیم به آن وضعیت برگردیم. ما نمی‌توانیم.

دلیل این واکنش بسیار سریع، نیرومند، یکپارچه، بی‌سابقه، و عظیم غرب، بزرگی این تهدید است.

تحمیل هزینه‌های سریع و مجازات‌کننده تنها چیزهایی هستند که سبب می‌شوند روسیه مسیرش را تغییر دهد.

تنها چند روز پس از تهاجم روسیه، غرب به شکلی یکپارچه تحریم‌هایی را برای آسیب رساندن به اقتصاد روسیه اعمال کرد.

اکنون ارتباط بانک مرکزی روسیه با نظام‌های مالی جهانی قطع شده است و به این ترتیب، کرملین دیگر به بودجه جنگی که در سراسر جهان پنهان کرده بود، دسترسی ندارد.

ما با متوقف کردن واردات انرژی از روسیه به ایالات متحده، قلب اقتصاد روسیه را هدف قرار داده‌ایم.

ایالات متحده تا به امروز ۱۴۰ تن از الیگارش‌های روسی و اعضای خانواده آنها را تحریم کرده و دستاوردهای غیرقانونی آنها — شامل قایق‌های تفریحی، آپارتمان‌های مجلل، و عمارت‌های عظیم‌شان – را مصادره کرده است.

ما بیش از ۴۰۰ تن از مقامات دولتی روسیه، از جمله معماران اصلی این جنگ، را تحریم کرده‌ایم.

این مقامات و الیگارش‌ها از فساد مرتبط با کرملین منافع هنگفتی کسب کرده‌اند و اکنون آنها باید در این درد هم سهیم باشند.

بخش خصوصی نیز دست به کار شده است. بیش از ۴۰۰ شرکت بین‌المللی خصوصی – از شرکت‌های نفتی گرفته تا مک‌دونالد – از انجام فعالیت‌های تجاری در روسیه دست کشیده‌اند و روسیه را به طور کامل ترک کرده‌اند.

در نتیجه این تحریم‌های بی‌سابقه، روبل تقریباً بلافاصله به زباله تبدیل شد. اقتصاد روسیه – (تشویق حضار) – راستی، این عین حقیقت است. هر دلار آمریکا اکنون معادل ۲۰۰ روبل است.

اقتصاد روسیه در مسیری پیش می‌رود که در سال‌های آینده به نصف تقلیل خواهد یافت. آن — اقتصاد روسیه قبل از این تهاجم یازدهمین اقتصاد بزرگ جهان بود. اما به زودی حتی در میان ۲۰ اقتصاد برتر جهان هم جایی نخواهد داشت. (تشویق حضار)

این تحریم‌های اقتصادی در مجموع نوع تازه‌ای از سیاستمداری اقتصادی را ارائه می‌کند و قدرت آسیب وارد کردن آن در اندازه آسیب نظامی است.

این تحریم‌های بین‌المللی قدرت روسیه، توانایی آن برای بازیابی ارتش خود، و توانایی آن — توانایی آن برای قدرت‌نمایی را تضعیف می‌کند. و پوتین — و مقصر آن فقط ولادیمیر پوتین است.

هم‌زمان، در کنار این تحریم‌های اقتصادی، جهان غرب گرد هم آمده است تا مقادیر چشمگیری کمک‌های نظامی، اقتصادی، و انسان‌دوستانه را به مردم اوکراین ارائه کند.

ما، آمریکا، در سال‌های قبل از تهاجم، قبل از این که آنها از مرز عبور کنند، بیش از ۶۵۰ میلیون دلار، از جمله تجهیزات ضدهوایی و ضد زرهی، به اوکراین ارائه کردیم.

از زمان آغاز این تهاجم، آمریکا متعهد شده است ۱.۳۵ میلیارد دلار کمک دیگر را در قالب اسلحه و مهمات ارائه کند.

و به لطف شهامت و دلاوری مردم اوکراین – (تشویق حضار) – تجهیزاتی که ما و همقطاران‌مان ارسال کرده‌ایم، برای دفاع از خاک و آسمان اوکراین به خدمت گرفته شده و تأثیری ویرانگر [برای نیروهای مهاجم] داشته است. هم‌پیمانان و شرکای ما نیز اقدامات‌شان را افزایش داده‌اند.

اما همان‌گونه که گفته‌ام، حضور نیروهای آمریکایی در اروپا – در اروپا به منظور درگیری با نیروهای روسیه نیست. نیروهای آمریکایی برای دفاع از هم‌پیمانان ناتو اینجا هستند.

من دیروز با نیروهایی که در کنار هم‌پیمانان لهستانی ما برای تقویت توان دفاعی خط مقدم ناتو خدمت می‌کنند، دیدار کردم. دلیلی که می‌خواستیم مشخص کنیم، حرکت آنها علیه اوکراین است: حتی فکر دست‌درازی به یک سانتی‌متر از قلمرو ناتو را هم به خود راه ندهید.

ما تعهدی مقدس داریم – (تشویق حضار) – ما مطابق «ماده ۵» تعهدی مقدس داریم که از یکدیگر و از هر سانتی‌متر از قلمرو ناتو با تمام قدرت جمعی‌مان دفاع کنیم.

و امروز، من از استادیوم ملی شما، جایی که هزاران پناهجوی اوکراینی حضور دارند، دیدار کردم. آنها تلاش می‌کنند که به دشوارترین پرسش‌ها که یک انسان ممکن است بپرسد، پاسخ دهند: «خداوندا، چه بر سر من خواهد آمد؟ بر سر خانواده‌ام چه خواهد آمد.»

در چشمان بسیاری از مادران، زمانی که آنها را در آغوش می‌گرفتم، قطرات اشک را می‌دیدم. فرزندان خردسال آنها نمی‌دانستند که باید لبخند بزنند یا گریه کنند. یک دختربچه کوچک گفت: «آقای رئیس‌جمهوری» – او کمی انگلیسی صحبت می‌کرد – «آیا برادر و پدرم – آیا آنها مشکلی نخواهند داشت؟ آیا باز هم آنها را خواهم دید؟» آنها بدون شوهران‌شان، پدران‌شان، در بسیاری موارد، برادران و خواهران‌شان که مانده‌اند تا برای کشورشان بجنگند، به سر می‌برند.

برای درک احساسات از چشمان‌شان، نحوه‌ای که آنها دستم را می‌گرفتند، کودکان خردسالی که به پاهای من می‌آویختند، و با امیدی کمرنگ دعا می‌کردند که این‌ها همه موقتی باشد، نیازی نبود که من به زبان آنها صحبت کنم یا زبان‌شان را بفهمم. دلهره از این که آنها ممکن است تا ابد از خانه‌هایشان دور باشند، تقریباً با اندوهی ناتوان‌کننده از این که این اتفاق دارد دوباره تکرار می‌شود، همراه بود.

اما من هم‌زمان تحت تأثیر سخاوتمندی مردم ورشو – و در واقع همه مردم لهستان – برای عمق مهربانی‌شان، تمایل‌شان برای کمک کردن – (تشویق حضار) – و گشودن قلب‌هایشان قرار گرفتم.

من به شهردار گفتم که آنها دارند آماده می‌شوند تا دل‌ها و خانه‌هایشان را فقط برای کمک کردن باز کنند. من همچنین می‌خواهم از دوستم هوزه آندرس، سرآشپز بزرگ آمریکایی، و تیمش تشکر کنم. آنها – (تشویق حضار) – در غذا دادن به افرادی که مشتاق آزادی هستند، کمک کردند.

اما کمک به این پناهندگان چیزی نیست که لهستان یا دیگر کشورها بتوانند به تنهایی انجام دهند. همه کشورهای جهان موظف هستند کمک کنند. همه آنها. و مردم اوکراین می‌توانند در به انجام رسیدن این مسئولیت روی ایالات متحده حساب کنند.

من دو روز پیش اعلام کردم که از ۱۰۰ هزار پناهجوی اوکراینی استقبال خواهیم کرد. در حال حاضر هفته‌ای ۸ هزار نفر با ملیت‌های دیگر به ایالات متحده می‌آیند.

ما نزدیک به ۳۰۰ میلیون دلار کمک بشردوستانه ارائه خواهیم داد و ده‌ها هزار تن غذا، آب، دارو، و دیگر لوازم اولیه را فراهم خواهیم کرد.

من در بروکسل اعلام کردم که ایالات متحده آماده است بیش از یک میلیارد دلار دیگر در قالب کمک‌های بشردوستانه ارائه دهد.

برنامه جهانی غذا به ما گفته است که به رغم موانع چشمگیر، دست‌کم برخی از کمک‌ها به شهرهای بزرگ اوکراین می‌رسد، اما نه به متروپل – نه، ببخشید، مار – به ماریوپل نمی رسد؛ چرا که نیروهای روسی مسیر عبور کمک‌های امدادی را مسدود کرده‌اند.

ولی ما تلاش‌های‌مان برای رساندن کمک‌های بشردوستانه در مناطق مورد نیاز در اوکراین و نیز به کسانی که از اوکراین خارج شده‌اند، را متوقف نخواهیم کرد.

به رغم بی‌رحمی ولادیمیر پوتین، تردید نکنید که این جنگ تا همین حالا هم یک ناکامی راهبردی برای روسیه بوده است. (تشویق حضار) اما من که خودم فرزندانی را از دست داده‌ام – می‌دانم که این برای کسانی که خانواده‌شان را از دست داده‌اند، تسلی‌بخش نیست.

اما او، یعنی پوتین، فکر می‌کرد که مردم اوکراین تسلیم خواهند شد و نخواهند جنگید. اما او شاگرد خوبی در درس تاریخ نبود. به جای آن، نیروهای روسیه با مقاومت اوکراینی‌های دلاور و سرسخت روبرو شدند.

تاکتیک‌های بی‌رحمانه روسیه به جای درهم شکستن اراده اوکراین، آن عزم و اراده را تقویت کرد. (تشویق حضار)

به جای این که ناتو متفرق و جدا شود، غرب اکنون نیرومندتر و متحدتر از هر زمان دیگر شده است. (تشویق حضار)

روسیه می‌خواست حضور ناتو در مرزهایش کاهش یابد، اما اکنون [ما] حضوری نیرومندتر و گسترده‌تر داریم و بیش از ۱۰۰ هزار نیروی آمریکایی به همراه اعضای دیگر ناتو اینجا هستند.

در واقع – (تشویق حضار) – روسیه توانست چیزی را به وجود آورد که یقین دارم هرگز قصد ایجاد آن را نداشت: دموکراسی‌های جهان ظرف چند ماه، به شکلی هدفمند و متحد، طوری احیا شده‌اند که زمانی انجام آن برای ما سال‌ها طول می‌کشید.

فقط اقدامات روسیه در اوکراین نیست که ما را به یاد موهبت دموکراسی می‌اندازد. در کشور ما – در کشور خود او، کرملین، معترضان را زندانی می‌کند.

تاکنون ظاهراً ۲۰۰ هزار نفر آنجا را ترک کرده‌اند. این فرار مغزها است. ترک روسیه. تعطیل شدن اخبار مستقل. رسانه‌های دولتی همه ابزارهای تبلیغاتی هستند و تصاویر اهداف غیرنظامی، گورهای دسته جمعی، و تاکتیک‌های گرسنگی دادن نیروهای روسی در اوکراین را مسدود می‌کنند.

آیا همان‌گونه که گفتم جای شگفتی است که تاکنون ۲۰۰ هزار روس ظرف مدت یک ماه کشورشان را ترک کرده‌اند؟ این یک فرار عظیم مغزها در مدت زمان بسیار کوتاهی است. اکنون نوبت پیامم به مردم روسیه است:

من چندین دهه با رهبران روسیه کار کرده‌ام. من از گذشته‌های دور، حتی از زمان الکسی کاسیگین، نخست‌وزیر شوروی، سر میز مذاکره نشستم تا درباره موضوع کنترل تسلیحات در اوج جنگ سرد صحبت کنم.

من همیشه با شما، مردم روسیه، صریح و صادقانه صحبت کرده‌ام.

اگر می‌توانید حرفم را بشنوید، بگذارید این را بگویم: ای مردم روسیه! شما دشمن ما نیستید.

من باور نمی‌کنم که شما از کشتار کودکان، پدربزرگ‌ها، و مادربزرگ‌های بی‌گناه استقبال کنید یا هدف قرار گرفتن بیمارستان‌‌ها، مدارس، و زایشگاه‌ها – خداوندا – با موشک‌ها و بمب‌ها، به نحوی که غیرنظامیان نتوانند فرار کنند،‌ و قطع تدارکات و گرسنگی دادن به اوکراینی‌ها تا زمانی که تسلیم شوند را بپذیرید.

میلیون‌ها خانواده، از جمله نیمی از کودکان اوکراین، از خانه‌هایشان رانده شده‌اند. این‌ها اقدامات یک ملت بزرگ نیست.

ای مردم روسیه، شما و همچنین مردم سراسر اروپا، بهتر از هر کس دیگر قرار گرفتن در وضعیتی مشابهی در اواخر دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ را به یاد می‌آورید. خاطره وضعیت جنگ جهانی دوم هنوز در اذهان بسیاری از پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های منطقه باقی مانده است.

هر چه – هر آن چه نسل شما تجربه کرده است – چه محاصره لنینگراد را تجربه کرده باشد و چه آن را از والدین یا نیاکان‌شان شنیده باشد – ایستگاه‌های قطار لبریز از خانواده‌های وحشت‌زده گریخته از خانه‌هایشان، پناه گرفتن شب‌هنگام در زیرزمین‌ها و سرداب‌ها، صبح‌ها در میان آوارهای خانه‌هایتان نشستن – این‌ها خاطرات دوران گذشته نیستند. دیگر چنین نیست؛ چرا که این دقیقا همان کاری است که ارتش روسیه اکنون در اوکراین انجام می‌دهد.

۲۶ مارس ۲۰۲۲ – تنها چند روز قبل، ما در قرن بیست و یکم – شما یک کشور قرن بیست و یکمی بودید و امیدها و رویاهایی داشتید که مردم سراسر جهان برای خود و خانواده‌شان دارند.

اکنون، تجاوزگری ولادیمیر پوتین، شما مردم روسیه را از دیگر نقاط جهان جدا کرده است و دارد روسیه را به قرن نوزدهم بازمی‌گرداند.

این شما هستید. این آینده‌ای نیست که شما مستحق – شما و خانواده‌ها و فرزندان‌تان مستحق آن باشید. من حقیقت را به شما می‌گویم: ای مردم روسیه، این جنگ شایسته نیست.

پوتین می‌تواند و باید به این جنگ پایان دهد. مردم آمریکا در کنار شما و شهروندان دلاور اوکراین که خواهان صلح هستند می‌ایستند.

و پیام من به بقیه اروپا: این نبرد تازه برای آزادی چند چیز را کاملا روشن کرده است.

نخست، اروپا باید به وابستگی خود به سوخت‌های فسیلی روسیه پایان دهد. و ما، ایالات متحده، کمک خواهیم کرد. (تشویق حضار) به این دلیل است که همین دیروز، در بروکسل، طرحی را با رئیس کمیسیون اروپا برای عبور اروپا از بحران فوری انرژی اعلام کردم.

در درازمدت، همه ما نیاز داریم که به منظور امنیت اقتصادی و امنیت ملی و نیز توانایی بقای کره زمین، هر چه زودتر به انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر روی آوریم. و ما همراه با هم تلاش خواهیم کرد تا در به انجام رسیدن آن یاری کنیم و به این ترتیب روزهایی که هر ملت برای تأمین نیازهای انرژی خود مورد ستم یک دیکتاتور قرار می‌گیرند، به پایان برسد. آن روزها باید به پایان برسند. آن روزها باید به پایان برسند.

و دوم آن که، ما باید با فسادی که از کرملین برمی‌خیزد، مبارزه کنیم تا فرصت عادلانه‌ای را در اختیار مردم روسیه قرار دهیم.

و سرانجام، و از همه فوری‌تر، ما – ما باید وحدت کامل میان دموکراسی‌های جهان را حفظ کنیم.

این که صرفا با لفاظی‌های فصیح و واژه‌های ارزشمند از دموکراسی، آزادی، برابری، و رهایی سخن بگوییم، کافی نیست. همه ما، از جمله این‌جا در لهستان، باید هر روز کار سخت دموکراسی را انجام دهیم. کشور من هم همین‌طور.

به همین دلیل است که – (تشویق حضار) – به همین دلیل است که این هفته با پیامی روشن و مصمم برای ناتو، برای گروه۷، برای اتحادیه اروپا، و برای همه کشورهای شیفته آزادی بار دیگر به اروپا آمدم: ما باید اکنون متعهد شویم که در بلندمدت در این مبارزه طولانی خواهیم ماند. ما باید امروز و فردا و پس فردا و در سال‌ها و دهه‌های آینده متحد بمانیم. (تشویق حضار)

این آسان نخواهد بود. این کار هزینه خواهد داشت. اما این بهایی است که ما باید بپردازیم؛ زیرا آن تاریکی که خودکامگی را به پیش می‌برد، سرانجام در برابر شعله آزادی که جان‌های آزادگان را در همه جا روشن می‌کند، تاب نخواهد آورد.

تاریخ بارها و بارها نشان داده است که که بزرگترین پیشرفت‌ها در پی تاریک‌ترین لحظات حاصل می‌شوند. و تاریخ نشان می‌دهد که این وظیفه زمان ما، وظیفه این نسل است.

بگذارید به یاد بیاوریم: ضربه پتکی که دیوار برلین را فرو ریخت، نیرویی که پرده آهنین را بالا زد، واژه‌های یک رهبر نبود. این، مردم اروپا بودند که دهه‌ها جنگیدند تا خود را آزاد کنند.

شجاعت محض آنها مرز میان اتریش و مجارستان را برای برگزاری «پیک‌نیک پان اروپایی» باز کرد. آنها برای «راه بالتیک» دست در دست هم نهادند. آنها اینجا در لهستان به پاخاستند. و بی‌تردید و به صورت غیرقابل انکار این نیروی مردم بود که اتحاد جماهیر شوروی نتوانست در برابر آن ایستادگی کند.

و این چیزی است که ما امروز یک بار دیگر نزد مردم دلاور اوکراین می‌بینیم. آنها نشان می‌دهند که نیروی بسیاری از مردم بزرگ‌تر از اراده هر دیکتاتور است. (تشویق حضار)

بنابراین، در این زمان، بگذارید سخنان پاپ ژان پل امروز هم به همان روشنی تابنده باشد: «هرگز، هرگز امید را از دست ندهید، هرگز تردید نکنید، هرگز خسته نشوید، هرگز ناامید نشوید. نهراسید.» (تشویق حضار)

قصد یک دیکتاتوربرای بازسازی یک امپراتوری هرگز عشق یک ملت به آزادی را از بین نخواهد برد. بی‌رحمی هرگز اراده آنها برای آزاد بودن را مخدوش نخواهد کرد. اوکراین هرگز یک پیروزی برای روسیه نخواهد بود – چرا که مردم آزاده حاضر نیستند در جهانی ناامید و تاریک زندگی کنند.

ما آینده‌ای متفاوت خواهیم داشت – آینده‌ای روشن‌تر که ریشه در دموکراسی و اصول، امید و نور، نجابت و کرامت، آزادی و امکان‌پذیری دارد.

خداوندا، این مرد نمی‌تواند در قدرت بماند.

خداوند به همه شما برکت دهد. و خداوند از آزادی ما دفاع کند. (تشویق حضار) و خداوند از نیروهای ما محافظت کند. از صبوری‌تان سپاسگزارم. سپاسگزارم. (تشویق حضار) سپاسگزارم. سپاسگزارم

۶:۴۳ بعد از ظهر به وقت اروپای مرکزی


برای مشاهده محتوای اصلی: (https://www.whitehouse.gov/briefing-room/speeches-remarks/2022/03/26/remarks-by-president-biden-on-the-united-efforts-of-the-free-world-to-support-the-people-of-ukraine/ )

این ترجمه‌ها جهت رفاه خواننده ارائه شده‌اند و فقط باید متن اصلی انگلیسی را معتبر دانست.

U.S. Department of State

The Lessons of 1989: Freedom and Our Future